مهدی فصیحی رامندی

منتخب دفتر شعر حمیم

منتخب دفتر شعر حمیم

مهدی فصیحی رامندی

دلم دارد حضوری با خیال یار در خلوت

که تا صبح قیامت در به رویِ یار نگشاید...

صائب تبریزی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غزل اجتماعی» ثبت شده است

ای خدا جانم، رسان دیدار آن خوش‌نام را
او که با خود می‌برد زخمی و هر گمنام را

((زخم پنهانی اگر بیرون دهد خوناب‌ها))
می‌برد از چشمِ خواب آلودگان آرام را

انجمن بر من رسد، بد زخم‌هایی می‌زند
ظاهرا از خون من سر می‌کشد هر جام را

بینِ مردم هیچ شخصی قصد درمانم نداشت
هر کسی منفور داند خلقِ سرخ اندام را

انجمن وقتی‌که زخمی در تنت بیند، مدام
با جراحت‌ها منقش می‌کند اندام را

از گروهی بر گروهی رفت آن جانباز ما
حال باید طی کند جانبازتر ایام را

انجمن از زخم وارد کرده دوری می‌کند
روی مقتولی، فراری داد خون‌آشام را

این جماعت زد، تو هم (عنصر) جراحت‌ها بزن
خون سرخم می‌کند گلگون نما اندام را

مهدی فصیحی رامندی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۰۱ ، ۰۱:۰۱